مستر وینکو! دیگر به تو غر نمیزنند
ماموریت کرواتها در کرمان سرانجام به نقطه فوق العاده رسید؛ یک صعود که حسرت زدایی کرد و سیرجان فصل آینده در لیگ برتر حاضر خواهد بود و وینکو بگوویچ در جوار رفیقش، برانکو.
مستر وینکو! دیگر به تو غر نمیزنند
ماموریت کرواتها در کرمان سرانجام به نقطه فوق العاده رسید؛ یک صعود که حسرت زدایی کرد و سیرجان فصل آینده در لیگ برتر حاضر خواهد بود و وینکو بگوویچ در جوار رفیقش، برانکو.
به گزارش کرمان ساکر، خسته کننده میشد اگر تلاش بگوویچ در هر سه تیم کرمانی به جایی نمیرسید. 5 ناکامی که او در سه مورد بیش از حد به موفقیت نزدیک بود، باعث شد ذهنیت نسبت به مربیان کروات در کرمان آنچنان مثبت نباشد و پرداخت دلارهای بی فایده از معادن استان کرمان رفته رفته حتی سودای بومی گرایی روی نیمکتها را در سر میچرخانید و حقیقتا فرجه به وینکو بگوویچ برای موفقیت در آزمون صعود قابل تمدید نبود و خودِ پیرمرد کروات هم میدانست که قابل انتظارترین هدیه از کرواسی به کرمان، باید صعود به لیگ برتر باشد.
بی شک فرصت خودنمایی به وینکو سالها قبل هم وجود داشت؛ اگرچه او همیشه از بی اعتمادیها که منجر به قطع همکاریاش شد، گلایه داشت و مصرانه به دنبال پاک کردن ذهنیت منفی کرمانیها بود. با این حال وینکو با وجود ناکامیهای ادامه دار هیچ راهی به جلب اعتماد پیدا نمیکرد و سوال متداول که با چاشنی طعنه و انتقاد تند در کنفرانسهای خبری از او پرسیده میشد، این بود که چرا تیمهایش هیچ زمانی زور بالا رفتن و رسیدن به قله را در آخرین متراژها ندارند؛ اما پاسخ قاطعانه وینکو نیز همواره این بود که این سوال از اساس اشتباه است و این ذهنیت را برای او به وجود آورده اند.
چه کسی نمیدانست که خودِ وینکو هم از بالا رفتن حجم ناکامیها و انتقادات راضی نیست. در سال اول مربیگری در رفسنجان کسی از او انتظار صعود نداشت چون مس کرمان در لیگ برتر بود اما همین که مس به لیگ یک سقوط کرد، خواسته اصلی این بود که بگوویچ به کرمان بیاید و باشخصیت ترین تیم لیگ یک را سوار بر آسانسور کند و دکمه بالا رفتن را بزند. اما تغییرات یک شبه در اتاق مدیریتی باشگاه مس باعث شد مذاکرات مخفیانه با اکبر میثاقیان به عقد قرارداد منجر شود و سرمربی کروات مس که حتی یک جلسه هم در کرمان تمرین نکرده بود، با دلخوری به رفسنجان بازگشت و این دقیقا نقطه آغاز شکل گیری انتقام در ذهن وینکو بود. فصل که به نیمه رسید، بسیاری به صدرنشینی قاطعانه مس رفسنجان و قعرنشینی عجیب مس و تغییرات ابتدای فصل تردید داشتند و البته وینکو هم مغرورانه در انتظار پایان فصل بود تا مدیران مس را بابت تصمیمشان ملامت کند. اما آغاز شک و شبهه در مورد توانایی وینکو در نیم فصل دوم بود که در پایان مقابل میثاقیان کیش و مات شد و نتوانست با مشتهای گره کرده به تصمیم کرمانیها واکنش نشان دهد.
وینکو اما سال بعد انگشتش را دوباره روی برگه قرارداد مس کرمان فشار داد و از اینکه مس با میثاقیان به نتیجه نرسیده بودند، راضی به نظر میرسید که فرصت اعاده حیثیت به او داده شده بود. یک تیم پر مهره اما بی ثبات در نتیجه گیری، هیچوقت ته دل کرمانیها را به اتفاقات پایان فصل قرص نکرد و قصه فروپاشی تیمهای وینکو در حال تکرار بود که سرانجام اینگونه هم شد و با تساوی در سیرجان در آخرین بازی سال 94 باز هم میثاقیان به کابوس پایان ناپذیر وینکو روی نیمکت مس تبدیل شد و جالب اینکه میثاقیان باز هم در کرمان ناکام ماند تا وینکو به نتیجه پایان فصل پوزخند بزند و برای ماجراجویی و سفر به ظاهر مارکوپولویی به دیگر نقاط معدنی استان کرمان راهی سیرجان شود.
آب و هوای سیرجان به نظر میرسید به وینکو سازگارتر است. سایه حمایت مدیران شرکت باعث آرامش فکری وینکو میشد. او و تیمش تا هفتههای پایانی در صدر جدول قرار داشتند و حتی با اختلافی بیشتر از امنیت کنونی؛ اما نحسی صعود، انگار پایان ناپذیر بود و دو شکست عجیب، وینکو را به حد جنون و کلافگی رساند و شاید خودش هم باور کرده بود که کاری از دستش برای احیا در لحظات بحرانی بر نمیآید.
در حالی که زخم از دست رفتن صعود در لحظات پایانی به تن گل گهر مانده بود اما حضور وینکوی احساسی در کرمان و سیرجان ادامه پیدا کرد تا شاید تجربه کردن فضای آرام حاکم در سیرجان بتواند باعث آرامش فکری در روزهای پایانی شود. اما از همان ابتدا مشخص شد که قرار نیست بگوویچ به ناکامی پایان دهد و در پایان فصل همه منتظر قطع همکاری و شاید خروج وینکو از ایران بودند.
کسی نه در سیرجان و نه در کرمان ذرهای از دستاوردهای وینکو در ازای پرداخت دلارها راضی نبود و به همین دلیل خبر مذاکره با چند مربی هر روز در رسانهها به شکلی قابل پیش بینی مطرح میشد تا در سیرجان هم پرداختها به نیمکت با واحد ریال انجام شود. کش دار شدن مذاکرات بی نتیجه در سیرجان در نهایت به تمدید قرارداد با وینکو انجامید که کمتر کسی آن را باور داشت. خیلیها میگفتند این نمایشی از پارتی بازی و سرگرم کردن ذهن مردم به فوتبال و فرار از مالیات است اما باشگاه گل گهر انتخابش را انجام داده بود.
سومین سال کار وینکو در گل گهر باید به نتیجه میرسید و هم مدیران گل گهر میدانستند انتخابشان پر ریسک بوده و هم وینکو میدانست ادامه ناکامی جای توجیه نخواهد داشت و این یعنی آخرین تیر جلب اعتماد یا خروج از انتقاد و شاید فرار شبانه به کرواسی! نمایش خوب گل گهر در کنار امکانات عالی که برای تیم وینکو فراهم شده بود، به صدرنشینی گل گهر ختم شد اما از جایی به بعد ریتم ناخوش و همراه با جاری شدن سیل چشم غرهها باعث شد نگرانی بابت اپیدمی وینکو در کرمان ادامه پیدا کند. وینکو حتی "حیا کن رها کن" را هم با چشمانش دید و شنید اما پیروزی در بازیهای مستقیم مقابل مدعیان همان نکته مهمی بود که وینکو برای اثبات تفاوت نیاز داشت. صدر دوباره به آغوش وینکو و تیمش بازگشت و البته رقیبان هم انگار نمیخواستند پیرمرد کروات را نا امید کنند و 8 بازی به دور از سه امتیاز هم تابلوی صدرنشینی را از سیرجان پایین نیاورد تا اینکه گل گهر با خوش شانسی تمام بهار دیگری را در بهار 98 کلید زد و روز گذشته بود که سرانجام وینکو و گل گهر به لیگ برتر سلام کردند.
هفتههای پایانی برای وینکو متفاوت از نحسی محض سالهای قبل بود و ترک عادت سرمربی کروات، تمام ذهنیت منفی گذشته را به فراموشی خواهد سپرد و او حالا یکی از ستارههای صعود تاریخی سیرجان است که نامش در بخش مهمی از تاریخ فوتبال گل گهر حکاکی میشود. صعودی با جنبه انتقام از مس کرمان که همیشه بعد از جدایی اعتقاد داشت برایش پاپوش درست کردند و همین که مس امسال با نادر دستنشان و سپس فرزاد حسینخانی در لیگ یک ماندگار شد، وینکو را نسبت به صعود گل گهر راضیتر کرد!
سرمربی کروات گل گهر البته خیلی دوست دارد سال بعد در لیگ برتر و در حضور برانکوی موفق خودنمایی کند. اگر برانکو و پرسپولیس در پایان فصل به قهرمانی برسند، 98 به رویایی ترین شکل ممکن همانطور که وینکو چندی پیش در مصاحبهای آن را آرزو کرده بود، به سود کرواتها شکل خواهد گرفت و این میتواند حتی زمینه ساز ورود "ویچ"های دیگری به ایران شود.
میلاد بحرینی
نظرات