تبریزی: با کتف و سینه گل زدم

حرکتم مارادونایی نبود؛

تبریزی: با کتف و سینه گل زدم

مهاجم گل گهر در مورد گل جنجالی که به پیکان زد صحبت کرد. او معتقد است که در این صحنه توپ به کتف و سینه اش برخورد کرده است.

به گزارش کرمان ساکر؛ تیم گل گهر در چارچوب هفته بیستم لیگ برتر موفق شد پیکان را با نتیجه دو بر صفر شکست دهد. گل اول این دیدار را مرتضی تبریزی در نیمه اول به ثمر رساند؛ بازیکنی که پس از حضور نه چندان خوب در استقلال، در نیم فصل دوم به گل گهر پیوست و موفق شد در بازی با پیکان بعد از 22 ماه و 22 روز ناکامی در گلزنی، طلسم شکنی شد. این گل که پیکانی ها معتقد بودند با دست به ثمر رسیده، اولین گل تبریزی بعد از گلی بود که او در جریان برتری 2-1 استقلال مقابل العین در لیگ قهرمانان آسیا به ثمر رسانده بود.

به بهانه این گل که در کنار طلسم شکنی تبریزی، اعتراض شدید پیکانی ها را هم به دنبال داشت، خبرنگار ما گفت و گویی را با مهاجم گل گهر انجام داده که در ادامه می خوانید:

 

تیم خیلی خوبی داریم

بازی خوبی بود و خدا را شکر توانستیم با کسب برد در جدول یک مقدار بالا بیاییم. به کورس مدعیان نزدیک شدیم. تیم خیلی خوبی داریم، همه بچه ها با غیرت بازی می کنند و همه تلاش شان را برای موفقیت تیم انجام می دهند. امیدوارم که آخر فصل را با یک جایگاه خوب به پایان برسانیم.

 

دلیلی ندارد که دروغ بگویم

زیاد اهل صحبت کردن نیستم ولی احساس کردم که در مورد گلی که به ثمر رساندم با توجه به برخی از حرف و حدیث ها، حق گل گهر ضایع می شود. کاملا مشخص است که من گل را به سینه زدم. بازی هم تمام شده و دلیلی هم ندارد که دروغ بگویم؛ از دروغ گفتن هم بدم می آید.

 

 

 

اگر یک دوربین در پشت دروازه داشتیم...

توپ دقیقا به سینه و کتف من برخورد کرد. دست من چون باز است و دوربین ها هم خوب فیلم نمی گیرند، به خصوص از صحنه پشت، احساس می شود که من با دست گل زدم. من دقیقا در آن صحنه با سینه توپ را زدم که در نهایت توپ به کتفم هم برخورد کرد و وارد گل شد. من همان لحظه هم به داور گفتم و قسم خوردم که خدای نکرده هند نگیرد. اگر ما یک دوربین در پشت دروازه داشتیم یا تعداد دوربین ها بیشتر می بود، این مشکل به وجود نمی آمد و مشخص می شد که من توپ را با سینه زده ام.  از شانس من داور پشت دروازه هم در این بازی نبود.

 

فرصت نداشتم سرم را تکان بدهم

من خودم از یک کارشناس شنیدم که می گفت تبریزی اول با سر به سمت توپ می رود و بعد که می بیند نمی تواند، با دست می زند. در حالی که همان طور که در فیلم هم مشخص است توپ در عرض یک ثانیه به من رسید و شدت آن به گونه ای بود که من اصلا فرصت نداشتم سرم را تکان بدهم و با سینه آن را به گل زدم. می گفتند مارادونایی زده اما مارادونا یک مورد بود و دیگر تمام شد.

نظرات

نظر دهید