انزوای ورزش ایران؛ دستکم تا ۲۰۳۰
میزبانی تورنمنتهای معتبر ورزشی یکی پس از دیگری بین کشورها تقسیم میشود بیآنکه ما حتی دیگر زحمت نامزد شدن به خودمان بدهیم.
انزوای ورزش ایران؛ دستکم تا ۲۰۳۰
میزبانی تورنمنتهای معتبر ورزشی یکی پس از دیگری بین کشورها تقسیم میشود بیآنکه ما حتی دیگر زحمت نامزد شدن به خودمان بدهیم.
به گزارش کرمان ساکر؛ با اعلام چهارشنبه شب شورای المپیک آسیا، عربستان سعودی و قطر متقاضیان رسمی بازیهای آسیایی ۲۰۳۰ شدند. دو کشوری که از پنجم ژوئن سال ۲۰۱۷ با قطع روابط دیپلماتیک شرایط کمسابقهای بهوجود آوردند که تاکنون گرهی آن باز نشده است.
این رویارویی که با بستن مرز بین دو کشور، قطع پروازها و روابط تجاری همراه شد تا حدی دامن ورزش را هم گرفت؛ مثلا همین آخرین نامه مدیر شرکت بیاین اسپرت قطری به لیگ برتر انگلستان بود که مانع سرمایهگذاری عربستانیها و خرید ۸۰ درصدی باشگاه نیوکاسل شوند. سرمایهگذاری ۸۰۰ میلیون پوندی که اگر نهایی شود، قابل مقایسه با خرید ۱۵۰ میلیونی شیخ منصور در سیتی نخواهد بود. اما دیدن تحولات تازه برای ما چه معنایی دارد؟ احتمالا دردناک و ناامیدکننده است.
برای آنها که ورزش ایران را بهعنوان بخشی از هویت ملی و نشانی از توسعه و اعتبار سرزمینشان دنبال میکنند، این اخبار نشان رکود و عقبماندگی در سالهای آینده است. خبر درباره میزبانی ۲۰۳۰ است. ۱۰ سال دیگر و نامی از ایران نیست.
کشوری که با میزبانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ زیرساختهای ورزش را جابهجا کرد و برای نخستین بار این بازیها را به غرب آسیا آورد، چند دهه است که نمیداند کجا ایستاده است. کسب میزبانی تورنمنتهای بینالمللی ورزشی یکی از وظایف ملی کشورهاست تا به کمک این پروژهها امکانات داخلی را توسعه دهند، ورزش را فراگیر کنند و برند یک کشور را در عرصه جهانی معتبر نگه دارند.
مدیریت کشور باید دارای تحلیل و دید استراتژیک نسبت به چرایی برگزاری این گونه مسابقات بینالمللی باشد و بداند که آثار آن در آینده کشور چیست. ایران تکلیفش را در این وظیفه مهم روشن نمیکند؛ مثلا در سالهایی میگفتند ورزش زیر ۲۷ سالهها ممنوع. این یعنی تعیین تکلیف. اما ما در این سالها برنامه مشخصی درباره میزبانیها ندیدهایم. اگر سنت شده بود که برای حفظ وجهه در کسب میزبانیها اقدامانی شود، هرچند سطحی و بیاراده، مثل نامههایی که برای ابراز علاقه میزبانیهای جام ملتهای فوتبال آسیا ۲۰۰۴، ۲۰۱۱، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ داده شد، حالا دیگر خبری از نامهنگاریهای تشریفاتی هم نیست. به کشورهای همسایه نگاه کنیم. ترکمنستان؛ میزبانی بازیهای آسیایی داخل سالن. آذربایجان؛ میزبان فرمول یک، بازیهای اروپایی ۲۰۱۵، فینال یورو لیگ ۲۰۱۹٫ ترکیه؛ میزبان سوپرکاپ اروپا ۲۰۱۹، فینال لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۲۰٫ عراق؛ قهرمانی باشگاههای بسکتبال غرب آسیا ۲۰۱۹ و کاپ خلیجفارس ۲۰۱۹٫
وضعیت همسایههای جنوبی مثل بحرین، امارات و قطر هم که برای طرفداران ورزش معلوم است و نیازی به توضیح نیست. حتی عربستان هم چند ماهی است که برای طرفداران ورزش، نامی آشنا شده که با برگزاری فرمول یک و تورنمنتهای بزرگتر میزبان جذاب دیگری خواهد شد. میگویید میخواهند «شستوشوی ورزشی» کنند؟ حتی اگر فرض را بر این بگیریم، مگر بد است که ایران بهخصوص در وضعیت فعلی چنین استراتژیای داشته باشد؟
اما هر چه هست یا نیست میپرسیم نام ایران کجاست؟ غیر از میزبانی در بازیهایی که رفت و برگشت برگزار میشود، مثل مسابقههای فوتبال لیگ قهرمانان آسیا یا انتخابی تورنمنتهایی مثل جام ملتها و جام جهانی که راه دیگری جز میزبانی وجود ندارد. همین و نه چیز دیگری.
فعلا واقعیت این است که با این مدیریت در ایران امید بستن به یک میزبانی نه چندان سنگینی مانند بازیهای آسیایی تا ۱۰ سال بعد هم منتفی است. میتوانید بازیهای ۲۰۲۲ چین و ۲۰۲۶ ژاپن را از تلویزیون ببینید و به آیندههای دورتر امیدوار باشیم. دورتر از ۲۰۳۰٫
منبع: همشهری - شاهین رحمانی
نظرات