کارناوال شادیتان مستدام آقای ربیعی!
در طول تاریخ چندین ساله باشگاه مس رفسنجان هیچ مربیای نتوانست به اندازه ربیعی، دست فوتبالیها و پیشکسوتان این شهرستان را بخواند و به نفع خود و دوستانش پوئن بگیرد!
کارناوال شادیتان مستدام آقای ربیعی!
در طول تاریخ چندین ساله باشگاه مس رفسنجان هیچ مربیای نتوانست به اندازه ربیعی، دست فوتبالیها و پیشکسوتان این شهرستان را بخواند و به نفع خود و دوستانش پوئن بگیرد!
به گزارش کرمان ساکر؛ در طول تاریخ چندین ساله باشگاه مس رفسنجان هیچ مربیای نتوانست به اندازه ربیعی، دست فوتبالیها و پیشکسوتان این شهرستان را بخواند و به نفع خود و دوستانش پوئن بگیرد، حتی علی سامره که خود از کوچه خاکیهای این شهرستان به فوتبال ایران معرفی شد و سالها در سطح یک فوتبال ایران توپ زد!
در حالی ربیعی و دوستانش در رفسنجان جولان میدهند و آنرا به حیاط خلوتشان بدل کردهاند که دقیقا مشخص نیست کار مجید زیندینی سرپرست و علی علیزاده معاون فنی این باشگاه، جز عکس یادگاری با بازیکنان جدید حین قرارداد، چیست! آمد و رفتهای ربیعی و تصمیماتش برای باشگاه که از ابتدای فصل گذشته هزینههای هنگفتی بر روی دوش این باشگاه متمول گذاشته است، ظاهرا تمامی ندارد و او به تازگی و در تصمیمی جدید اقدام به آوردن مدیر رسانه برای تیم فوتبال مس کرده است.
بهنام مددی در فصل گذشته با حواشی فراوان به تیم گلگهر سیرجان اضافه شد و در ۴ بازی پایانی لیگ نوزدهم در کنار این تیم بود. حضوری که سر و صدای تمامی رسانههای محلی سیرجان را در آورده بود و در همان مقطع نیز برخی رسانهها با تیتر «باشگاه فرهنگی ورزشی جلالی و رفقا» به استقبال چنین تصمیم بحث برانگیزی رفتند و محمد جواهری مدیرعامل بومی باشگاه سیرجانی را به شدت تحت فشار گذاشتند تا در نهایت او را مجبور به کنار گذاشتن سوگلی جلالی کردند.
حال و پس از گذشت چند ماه، مددی با ادعای واهی و کذب سالها حضور در کنار عادل فردوسیپور، پا به استان هشت گذاشته است. در اینکه تیم رسانهای باشگاه مس رفسنجان هیچگاه در حد و اندازههای یک تیم لیگ برتری و یا حتی لیگ یکی نشان نداده است، هیچ شکی نیست و اختلافاتی که در روابط عمومی متزلزل این باشگاه وجود دارد نیز بر کسی پوشیده نیست، اما آیا به راستی در شهر رفسنجان و حتی استان کرمان فردی پیدا نمیشود تا از عهده مدیریت رسانه این باشگاه تازه لیگ برتری شده بر بیاید تا چند صد میلیون پول بی زبان را حیفومیل نکنیم؟
اینکه چه کسی مددی را برای حضور در تیمهای متمول صنعتی هل میدهد، خود علامت سوال بزرگیست اما سکوت مدیران باشگاه رفسنجانی در مقابل خودکامگی ربیعی نیز در نوع خود جالب است. خط قرمز بر روی نام رضا یوسفی مربی رفسنجانی، رفتار ناشایست با نادر فتحاللهی کاپیتان سابق و قابل احترام رفسنجانیها، قلعوقمع کردن بازیکنان بومی و حالا تز جدیدش برای حضور مدیر رسانه وارداتی نیز از دیگر نقاط تاریک حضور ربیعی در کرمان و البته مدیران باشگاه مس است.
به هرحال برگزاری کنفرانس خبری باشگاه مس رفسنجان با حضور اصحاب رسانه گزینشی این باشگاه، آن هم در بدترین زمان ممکن، درسهای زیادی را به همراه داشت. وقتی چهار خبرنگار از سایت ورزش سه و طرفداری با دعوت ربیعی و با پول این باشگاه به کنفرانس خبری رفسنجان میآیند و تا حد توان برایشان نوشابه باز میشود، در حالی بسیاری از رسانههای تخصصی استان حتی ابراز بی اطلاعی میکنند از این نشست، یعنی این تیم دیگر خود را تافتهای جدا بافته از استان کرمان میداند و حمایت خود را در دست اصحاب رسانه پایتختنشین!
اما در این اثنا مگر میشود رفسنجانیها به تیمی از شهرشان عرق داشته باشند که خود رفسنجانیها کوچکترین سهمی در آن ندارند و تنها اسم آن را یدک میکشند؟! از رفتن زمستان و ماندن روسیاهی برای زغال که بگذریم، مخلص کلام ما بدون شک بر میگردد به همان بیت شعر «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.»
کارناوال شادیتان مستدام و دوستانتان پایدار، آقای ربیعی...
نظرات