درد دلهای حجت دهشیخ: قرار بود پدیده مس باشم
مدافع چپ کرمانی که در سالهای اخیر نامش را در فهرست پدیدههای فوتبال کرمان و مس شنیدهایم، از دور ماندن عجیبش از لیست بزرگسالان مس دلخور است.
درد دلهای حجت دهشیخ: قرار بود پدیده مس باشم
مدافع چپ کرمانی که در سالهای اخیر نامش را در فهرست پدیدههای فوتبال کرمان و مس شنیدهایم، از دور ماندن عجیبش از لیست بزرگسالان مس دلخور است.
به گزارش کرمان ساکر، مس کرمان در تمام سالهای حضورش، در کنار تمام اقدامات خوب خود مثل حمایت از رشتههای مختلف ورزشی و هزینه کرد در فوتبال، یکی از بومی سوزترین باشگاه های ایران هم بوده است! البته که ستارههای جوانی را مثل علیرضا آرتا و مهدی تیکدری وارد چرخه لیگ برتر کرده اما این درآمدزایی میتوانسته گسترده نیز بشود. بومی گراییِ منسوخ شده یعنی بازیکن بومی به هر نحوی در ترکیب جا بگیرد و اگر استعداد هم نداشته باشد، با نظری متعصبانه حکم به حضور او در ترکیب بدهیم. اما تعبیر بومی گرایی این است که بازیکن بر اساس شایستگیهایش تا رده سنی بزرگسالان و تا زمان استفاده بهینه از او رشد کند و سپس بر اساس همان شایستگیهای فوتبالی و فنی که در پایه نشان داده، برای تیمش مفید باشد و ارزش سرمایه گذاری و حمایت باشگاه را به صورت تمام کمال به نمایش بگذارد.
اما این داستان در سالهای اخیر برای مس بر اساس و شکل بومیِ گرایی منسوخ شده نوشته شده و همه گلایههایی که در فوتبال کرمان وجود دارد، مربوط به این بومی سوزی است. وقتی پای صحبت تک تک بازیکنان کرمانی بنشینید، آنها دلخور جلوه میکنند. مثل صحبتهای قابل توجه حجت ده شیخ که هم حسینی او را پسندید و هم دستنشان، اما به گفته خودش با آمار اشتباهی که به سرمربیان مس ارائه شد، از فوتبال دور ماند.
درد دلهای مدافع چپ 23 ساله و فصل پیش مس نوین را در ادامه میخوانید.
هم مورد قبول آقای حسینی بودم هم آقای دستنشان
من از مدرسه فوتبال وارد تیم امیدهای مس کرمان شدم. نیم فصل دوم بود. آقای عسکری سرمربی بودند و چون تازه آمده بودم در کل نیم فصل فقط یک بازی به من رسید اما تلاشم را بیشتر کردم و فصل بعد آقای حمید حسینخانی سرمربی تیم امید مس شدند و در تمام بازی ها بازی کردم؛ یکی از بهترین مربیانی که داشتم آقای حسینخانی بود. فصل بعد رفتم برای انتخابی بزرگسالان که اول آقای حسینی بودند و مورد تایید ایشان قرار گرفتم و یک ماه در تمرینات مس حضور داشتم. بعد هم اتفاقاتی افتاد که آقای دستنشان سرمربی شدند و من باز هم قبول شدم.
گفتند پدیده فصل میشوم اما برگشتیم همه چیز عوض شد
با حضور آقای دستنشان تیم مس در تهران و شمال اردو زد. ایشان خیلی به من اعتقاد داشت و حتی در همه بازی های دوستانه قبل از فصل هم به صورت ثابت بازی کردم. آن زمان آقای قرایی مدیرعامل باشگاه بودند و شنیدم که گفتند حجت ده شیخ نسب این فصل پدیده مس می شود. اردو تمام شد و به کرمان برگشتیم که همه چیز عوض شد! آقای دستنشان به من گفتند فقط باید برای بازی های امید بروی و در تمرینات بزرگسالان باشی. کادرفنی امید موافقت نکردند و قرار شد 3 جلسه در هفته در تمرین بزرگسالان باشم و دو جلسه در تمرینات امید. چند هفته همین روال بود اما سپس همه چیز شد حضور در تیم امید و گفتند دیگر در تمرینات بزرگسالان شرکت نکنم. آقای دستنشان از من شاکی بودند که چرا بدون صحبت و اجازه ایشان به تمرین امید رفتم در صورتی که من با صحبت و هماهنگی سرپرست تیم به تمرینات امید رفتم.
با یک آمار اشتباه از فوتبال دور شدم
نمی دانم چه چیزهایی به آقای دستنشان گفتند اما همانطور که گفتم ایشان به من اعتقاد داشت. در این میان مسیر فوتبالی من عوض شد. فصل قبل هم رفتیم تهران و در تمرینات زیر نظر آقای حسینی کار کردیم. ایشان از برخی ها پرسیده بودند حجت چقدر بازی کرده که گفتند تقریبا بازی کرده. از آقای احمد نخعی سوال کنید که من 95 درصد بازی ها را در تیم امید انجام دادم اما با یک آمار اشتباه من را از فوتبال دور کردند. در نهایت چند پیشنهاد از لیگ یک داشتم اما در مس نوین بازی کردم و با تمام بالا و پایینی هایش گذشت. به نظر خودم خوب کار کردم.
باشگاه مس بزرگ است اما ناراحتم
باشگاه مس واقعا باشگاه بزرگی است و آرزو می کنم که به لیگ برتر صعود کند اما از مدیران ناراحتم. سال قبل به آن ها گفتم طلب سال قبل من را پرداخت کنند. نیاز داشتم، پدرم مریض بود اما انگار برای هیچکس مهم نبود!
با آقا فرزاد برای آینده مشورت کردم
ده شیخ در خاتمه صحبتهایش گفت: چند پیشنهاد از لیگ یک و لیگ دو دارم که پیشنهادهای خوبی هم هستند. با آقا فرزاد حسینخانی مشورت کردم و می خواهم یک تصمیم خوب بگیرم. امیدوارم بتوانم برای تیم شهرم بازی کنم و با این تیم لیگ برتری شوم اما آیا مس هم می خواهد؟!
نظرات